تعبیر شاعرانه

گاهی  به گاه و ، گاه به ناگاه می رسد

گاهی به شکل کامل یک ماه می رسد

 

تعبیر  شاعـرانه ای  از عشق  می کنم

یک لحـظه  مثل زلـزله  از راه  می رسد

تعبیر شاعرانه

وقتي تو مي گويي وطن

سروده اي از مصطفي بادکوبه اي:

وقتي تو مي گويي وطن

وقتي تو مي گويي وطن من خاک بر سر مي کنم
گويي شکست شير را از موش باور ميکنم

وقتي تو ميگويي وطن بر خويش مي لرزد قلم
من نيز رقص مرگ را با او به دفتر مي کنم

وقتي تو مي گويي وطن يکباره خشکم مي زند
وان ديده ي مبهوت را با خون دل تَر مي کنم

بي کوروش و بي تهمتن با ما چه گويي از وطن
با تخت جمشيد کهن من عمر را سر مي کنم

وقتي تومي گويي وطن بوي فلسطين مي دهي
من کي نژاد عشق با تازي برابر مي کنم

وقتي تو مي گويي وطن از چفيه ات خون مي چکد
من ياد قتل نفس با الله و اکبر ميکنم

وقتي تو ميگويي وطن شهنامه پرپر مي شود
من گريه بر فردوسي آن پير دلاور ميکنم

بي نام زرتشت مَهين ايران و ايراني مبين
من جان فداي آن يکتا پيمبر مي کنم

خون اوستا در رگ فرهنگ ايران مي دود
من آيه هاي عشق را مستانه از بر مي کنم

وقتي تو مي گويي وطن خون است و خشم وخودکشي
من يادي از حمام خون در تَلِ زَعتَر(اردوگاهي در فلسطين) ميکنم

ايران تو يعني لباس تيره عباسيان
من رخت روشن بر تن گلگون کشور مي کنم

ايران تو با ياد دين، زن را به زندان مي کشد
من تاج را تقديم آن بانوي برتر مي کنم

ايران تو شهر قصاص و سنگسار و دارهاست
من کيش مهر و عفو را تقديم داور ميکنم

تاريخ ايران تو را شمشير تازي مي ستود
من با عدالتخواهيم يادي ز حيدر ميکنم

ايران تو مي ترسد از بانگ نوايِ ناي و ني
من با سرود عاشقي آن را معطر ميکنم

وقتي تو ميگويي وطن يعني ديار يار و غم
من کي گل"اميد"را نشکفته پر پر ميکنم

هان ای پسرم، خانه نگهدارِ پدر شو

 اى خشمِ به جان تاخته، توفانِ شرر شو
ای بغض گل انداخته، فریاد خطر شو
ای روی برافروخته، خود پرچمِ ره باش
ای مشت بر افراخته، افراخته تر شو
ای حافظِ جانِ وطن، از خانه برون آی
از خانه برون چیست که از خویش به در شو
گر شعله فرو ریزد، بشتاب و میندیش
ور تیغ فرو بارد، ای سینه سپر شو
خاک پدران است که دستِ دگران است
هان ای پسرم، خانه نگهدارِ پدر شو
دیوارِ مصیبت کده یِ حوصله بشکن
شرم آیدم از این همه صبرِ تو، ظفر شو
تا خود جگرِ روبهکان را بدرانی
چون شیر در این بیشه سراپای، جگر شو
مسپار وطن را به قضا و قدر ای دوست
خود بر سرِ آن، تن به قضا داده، قدر شو
فریاد به فریاد بیفزای، که وقت است
در یک نفس تازه اثرهاست، اثر شو
ایرانی آزاده! جهان چشم به راه است
ایرانِ کهن در خطر افتاده، خبر شو
مشتی خس و خارند، به یک شعله بسوزان
بر ظلمتِ این شامِ سیه فام، سحر شو

فریدون مشیری

 

نامه ای برای تو

این ترانه بوی نان نمی دهد

بوی حرف دیگران نمی دهد

سفره دلم دوباره باز شد

سفره ای که بوی نان نمی دهد

نامه ای ساده و صمیمی است

بوی شعر و داستان نمی دهد:

...باسلام و آرزوی طول عمر

که زمانه این زمان نمی دهد

کاش این زمانه زیر و رو شود

روی خوش به ما نشان نمی دهد

یک وجب زمین برای باغچه

یک دریچه آسمان نمی دهد

وسعتی به قدر جای ما دو تن

گر زمین دهد  زمان نمی دهد

فرصتی برای دوست داشتن

نوبتی به عاشقان نمی دهد

هیچ کس برایت از صمیم دل

دست دوستی تکان نمی دهد

هیچ کس به غیر ناسزا تو را

هدیه ای به رایگان نمی دهد

کس ز فرط های و هوی گرگ و میش

دل به هی هی شبان نمی دهد

جز دلت که قطره ای است بیکران

کس نشان ز بیکران نمی دهد

عشق نام بی نشانه است و بس

نام دیگران بدان نمی دهد

جز تو هیچ میزبان مهربان

نان و گل به میهمان نمی دهد

نا امیدم از  زمین و از زمان

پاسخ نه این  نه آن ... نمی دهد

پاره های این دل شکسته را

گریه هم دوباره جان نمی دهد

خواستم که با تو درددل کنم

گریه ام ولی امان نمی دهد...

 

قیصر امین پور

گزارش لحظه به لحظه بعد از خوردن یک نوشابه!! (بسیار جالب)

گزارش لحظه به لحظه بعد از خوردن یک نوشابه!! (بسیار جالب)
  
10 دقیقه بعد:
10 قاشق چای خوری شكر وارد بدنتان میشود،میدانید چرا با وجود خوردن این حجم شكر دچار استفراغ نمی‌شوید؟چون اسید فسفریك،طعم آن را كمی میگیرد و شیرینی اش را خنثی میكند.

20 دقیقه بعد:
قند خونتان بالا میرود و منجر به ترشح ناگهانی و یكجای انسولین می شود،كبدتان شروع میكند به تبدیل قند به چربی تا قند خون بیشتر از این بالا نرود.

40 دقیقه بعد:
حالا دیگه جذب كافئین كامل شده،مردمكهای چشم گشاد می شود،فشار خونتان بالا میرود و در پاسخ به این حالت،كبدتان قند را به داخل جریان خون رها می‌كند.گیرنده های آدنوزین مغز حالا بلوك می شوند تا از احساس خواب آلودگی جلوگیری كنند.

45 دقیقه بعد:
ترشح دوپامین افزایش پیدا میكند و مراكز خاصی در مغز حالت سرخوشی ایجاد میكنند،تحریك میشوند.این همان مكانیسمی است كه در مصرف هروئین منجر به ایجاد سرخوشی می‌شود.

60 دقیقه بعد:
اسید فسفریك موجود در نوشابه،داخل روده كوچك،به كلسیم،منیزیم و روی میچسبد.متابولیسم بدن افزایش پیدا میكند.میزان بالای قند خون و شیرین كننده های مصنوعی،دفع هر چه بیشتر كلسیم را از طریق ادرار باعث می‌شوند.


مدتی بعد:
كافئین در نقش یك داروی مدر (ادرار آور) وارد عمل میشود.حالا دیگر كلسیم و منیزیم و رویی كه قرار بود جذب بدن شود،بیش از پیش از طریق ادرار دفع می‌شوند و به همراه آن مقادیر زیادی آب،سدیم و دیگر الكترولیت ها نیز از دست می‌رود.

مدتی بعدتر:
كم كم آن غوغایی كه در بدنتان ایجاد شده بود فروكش می‌كند و نوبت به افت قند می‌رسد.در این مرحله یا خیلی حساس و تحریك پذیر میشوید یا خیلی كرخت و بی حال.حالا دیگر تمام آن آبی را كه از طریق نوشابه وارد بدن خود كرده بودید دفع كرده اید،آبی كه میشد به جای اسید و كافئین و شكر ،حاوی مواد مفیدی برای بدنتان باشد.تا چند ساعت بعد اثر كافئین هم از بین میرود و شما هوس یك نوشابه دیگر میكنید.
 
گردآوری:گروه سرگرمی سیمرغ
منبع: iranian.fi

بازی اینترتی

http://sasan-heydari.mybrute.com/

عشق است و ریاضیات

منحنی قامتم، قامت ابروی توست
خط مجانب بر آن، سلسله گیسوی اوست
حد رسیدن به او، مبهم و بی انتهاست
بازه تعریف دل، در حرم کوی دوست
چون به عدد یک تویی من همه صفرها
آن چه که معنی دهد قامت دلجوی توست
پرتوی خورشید شد مشتق از آن روی تو
گرمی جان بخش او جزئی از آن خوی توست
بی تو وجودم بود یک سری واگرا
ناحیه همگراش دایره روی توست




(پروفسور هشترودی)

اینها همین چند هفته پیشم , بی خودی ما را گرفتند

دوباره تازگی ها گیر دادند ----------------------- صغیر و پیر و برنا را گرفتند
به عنوان شریک جرم ِآدم ----------------------- همین امروز حوا را گرفتند
یوزارسیف زنگ زد فوراً صد و ده ----------------------- و آن ها هم زلیخا را گرفتند
به جرم اغتشاش ، ایجاد وحشت ----------------------- عصای دست موسی را گرفتند
نموده چون دخالت در پزشکی ----------------------- یکی می گفت عیسی را گرفتند
به جرم بخشش آن دو به خالی ----------------------- جناب حافظ مارا گرفتند
سپس افغانیان هم از لج او ----------------------- سمرقند و بخارا را گرفتند
خبر آمد که مجنون خودکشی کرد ---------------------- به جرم قتل لیلا را گرفتند
ویک شب گشت آمد کوچه را بست ---------------------- سپس وامق و عذرا را گرفتند
والبته به جرم منکراتی ---------------------- وایضاً مرغ (عشقا ) را گرفتند
به جرم کشتن سهراب ِناکام ----------------------- شنیدم رستم آقا را گرفتند
از اول چون که «او» با ما نبوده ---------------------- لذا مِستر اوباما را گرفتند
طرف شد ازقاچاق ارز دارا ---------------------- ولی بیچاره سارا را گرفتند
طرفداران اشعار کلاسیک ---------------------- یورش بردند و نیما را گرفتند
دکان (مطربا ) را تخته کردند ---------------------- وبیچاره نکیسا را گرفتند
به جرم خوردن بید مشک و کاسنی--------------------- عرق خورهای کسری را گرفتند
کمر را چون که نرمش داد بابا ---------------------- به جرم رقص بابا را گرفتند
به جرم اختفای دیش و آنتن ---------------------- تمام پشت (با ما ) را گرفتند
وجالب تر به جرم کشف عورت ----------------------- پریشب کــل ( مرغا) را گرفتند
به جرم گفتمان های سیاسی ----------------------- دوتا طوطی و مینا را گرفتند
سُراییدند خیلی ها اراجیف ---------------------- ولی تنها( آرمان ) را گرفتند

پیام های ارسالی از ماهواره امید

اولين پيام رسيده از ماهواره اميد: زهمين گرد است
دومين پيام از ماهواره اميد: خورشيد بدور زمين ميچرخد

سومين پيام گزارش شده از اميد: ..... در ماه نيست

چهارمين خبر از ماهواره اميد من خسته شدم دارم بر ميگردم

پنجمين پيام از ماهواره اميد دريافت شد: من بايد اينجا چيکار کنم؟

ششمين پيام از ماهواره اميد مخابره شد يه دونه کارت شارژ 2000 تومني ايرانسل بفرستيد تا بازم پيام بدم.!

هفتمين پيام مخابره شده از ماهواره اميد: مقداري آب بر روي کره زمين مشاهده ميشود،احتمال وجود حيات است

هشتمين پيام ماهواره اميد به زمين: بنزينم تموم شده کارت سوخت بفرستيد

نهمين پيام ماهواره اميد: جون مادرتون اينقدر مسخرم نكنيد

دهمين پيام مخابره شده از ماهواره اميد: من از اين بالا روي اسرائيل تف کردم!

يازدهمين پيام ماهواره اميد، بازي ايران و کره يک يک شد.

دوازدهمين پيغام رسيده از موشک اميد : هيچ چيز قابل مشاهده نيست !!!!! به دليل نور زيادي که از مرقد... مي آيد کور شديم

سيزدهمين خبر رسيده از ماهواره اميد: اينجا تاريکه من ميترسم

به علت قرار گرفتن اميد درفضا, به ناهيد و زهره هشدار داده شد حجاب خود را رعايت کنند

ماهواره اميد به علت لايي کشي بين ماهواره ها ، سرعت غير مجاز و مسافر کشي بازداشت شد.

در پي پرتاب موفقيت آميز ماهواره اميد و دستيابي ايران به تكنولوژي فضايي ، نام كهكشان راه شيري به بزرگراه شيخ فضل الله نوري تغيير يافت

لحظاتي قبل ماهواره اميد از ارتباط نا مشروع بين بهرام و زهره خبر داد

ماهواره اميد از کشف يک امامزاده بين زحل و مريخ خبر داد

بنا بر خبر پرتاب ماهواره ي اميد، نيروي انتظامي اعلام کرد: بزودي براي کنترل روابط ميان اميد
و زهره يک فروند سفينه ي گشت ارشاد به فضا خواهيم فرستاد

ماهواره اميد از مدارخارج شده است وفقط به دور سياره زهره مي چرخد واين پيام هارا ارسال ميكند؛الهي دورت بگردم،جيگر چند سالته؟

کارهایی که می شه تو آسانسور انجام داد

برگرفته از : دانلودها

وقتي در اسانسور بسته ميشه با صداي بلند بگين :نترسين.. نگران نباشين ..لازم نيست خونواده هاتون رو خبر کنين چند لحظه ديگه در باز ميشه

وقتي از آسانسور پياده ميشين دگمه همه طبقات رو بزنين…مخصوصا اگه يه عده هنوز تو آسانسور هستن

يه دوست خيالي تون رو جوري که انگار همراه شما هست به همه معرفي کنين و شروع کنين الکي باهاش حرف زدن

رو به ديوار آسانسور در حالي که پشت تون به همه هست بايستين…اگه شما نفر اولي باشيد که سوار شدين به احتمال زياد بقيه هم همين کارو ميکنن

يه دفه بگين : اي واي ..نه .. بارون گرفت… بعدش چترتون رو باز کنين

از همه آدرس اي- ميلشون رو بپرسين و بعد آدرس  ....

ادامه نوشته